روایت فتح |
سه تا لاک پشت با هم رفتن پکنیک ،اونجایی که رفتن دور بود و دوسال طول کشید تا اونجا رسیدن ،وقت ناهارشد و فهمیدن که ای وای نمک یادمون رفته، گفتن چی کارکنیم حالا؟ قرار شد که یکی از اونا بره خونه و نمک بیاره .وقت رفتن اون لاک پشتی که داشت می رفت گفت :من می دونم شما ها تا من برم و برگردم ناهارو خوردین. دو تای دیگه گفتن : این چه حرفیه ما اهل نامردی نیستیم ،اصلا وابدا مطمئن باش تو برو، ما منتظرت می مونیم تا بیای. و اون یکی رفت
یک سال گذشت ............. دوسال گذشت ............... سه سال................... بالاخره پنج سال گذشت ......................... اون دوتایی گفتن:ای بابا اینکه نیومد بیا ناهار بخوریم ،همینکه اومدن شروع کنن به خوردن اون لاک پشت سومی از پشت درخت پرید بیرون گفت :دیدین گفتم شما ناهارو دونفری می خورین
امیدوارم خوشتون اومده باشه
می گن خندوندن مومن ثواب داره !!! تا بعد نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |